«ما اینجا غریبیم. من رو نبرید.»
این جمله جرقه ای شد به قلب ما ایرانیانی که در کشور خودمان غریبه ترین بودیم و هستیم.
میگوییم نام «مهسا امینی» رمز ما شد. رمز همبستگی ما. رمز اتحاد ما.
از روزی که گفتیم مهسا امینی، گفتیم و نوشتیم برای تک تک نامهایی که هر روز و هر سال به لیست جنایات رژیم
جمهوری اسلامی اضافه شدند.
فریاد زدیم، برای مسافرین پرواز ۷۵۲، که نمیدانیم درآن چند ثانیه بین شلیک دو موشک چه بر آنها گذشت.
فریاد زدیم، برای قربانیان آبان ۱۳۹۸، که در بی خبری و تاریکی مطلق، جان عزیزشان را ستاندید.
فریاد زدیم برای حسین افکاری، که گفت: «برای طناب دارتان، دنبال گردن میگردید.»
برای بغض دخترک سیستانی، که از بی آبی گفت واشک ریخت.
برای دخترکانی که با اسید لبخندهایشان را گرفتید.
برای پسرکانی که روحشان را ذره ذره کشتید.
برای ندا آقاسلطان، که چشم های بهت زده اش تا عمر داریم از یادمان نمیرود.
برای تمام دانشجویانی که با فریاد الله اکبر جانشان را گرفتید.
برای دهه سیاه شصت، دهه سیاه هفتاد، دهه سیاه ۸۰، دهه سیاهتر ۹۰.
برای جوانی مان که با شما سوخت.
برای ایرانی که ویران کردید.
نام او، اسم رمز ماست.